خسته شدم

 خسته شدم از بس چشم به در دوختم 

 نامه هام ندای دوست داشتنت رو میدند 

از بس اسمتو صدا کردمدیواره اسمتو بلد شدند 

از بس گریه کردم اشکی برای چشمام نمونده  

از بس داد زدم صدام گرفته تو رو روز و شب صدا 

 می کنم شاید روزی ببینمت شاید روزی حست 

 کنم شاید بتونم ببوسمت 

شاید روزی برات بمیرم

دوستت دارم